صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::عکس
::امام حسین
::جنس مخالف
::احادیث ناب امام رضاعلیه السلام
::کشکول
::مذهبی
::حضرت فاطمه علیها السلام
::داستان
::طنز
::غدیر
::فاطمیه
::امامت پژوهی


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: اسماعیل بامری
:: اسماعیل بامری

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 2264
بازدید کل : 33264
تعداد مطالب : 241
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 4






Eng.Blogfa.com -->

 

دانشنامه عاشورا آیه قرآن


کــد بزرگ شدن تصویر

حب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

دانلود صلواتی







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


معيارها در تشكيل خانواده

معيارها در تشكيل خانواده

امام خميني(قدس سره) مي فرمايد: از چيزهايي كه سزاوار است انسان به آن اهتمام ورزد، اين است كه در صفات كسي كه مي خواهد با او ازدواج كند، نظر بيندازد و بررسي كند.



:: موضوعات مرتبط: جنس مخالف، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: معيارها در تشكيل خانواده,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 4 بهمن 1392


حکایتی زیبا با موضوع حجاب

v

روزی در هوای گرم مدینه ،زنی جوان و زیبا در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بنا گوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد.

 مردی از اصحاب رسول خدا(ص) از طرف مقابل می آمد. آن منظره زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زیبا شد که از خودش و اطرافیانش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمی کرد.

آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد. همانطور که می رفت، ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت ، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به عرض او رساند. اینجا بود که آیه مبارکه نازل شد:

«ای پیامبر! به مو منان بگو که دیده هاشان را فرو گیرند و عورتهاشان را نگاه دارند زیرا که آن برای ایشان پاکیزه تر است .به درستی که خدا – به آنچه می کنند – آگاه است . و به زنان باایمان نیز بگو که دیده هاشان را فرو گیرند و عورتهاشان را نگاه دارند و زیور و زینت خود را – مگر آنچه از آن آشکار آمد- ظاهر نسازند و باید که روسریها و مقنعه هاشان را بر گریبانهاشان فرو گذارند و پیرایه های خود را ظاهر نسازندمگر برای شوهرانشان ، یا پدرانشان ، یا پدران شوهرانشان، یا پسران خواهرانشان ، یا زنانشان ، یا مملوکان ، یا دیوانگان و افراد ابله ، یا کودکان غیر ممیّز»

 برگرفته از کتاب : داستانهای استاد شهید مرتضی مطهری
اثر: علیرضا مرتضوی


:: موضوعات مرتبط: جنس مخالف، کشکول، داستان، ،
:: برچسب‌ها: حکایتی زیبا با موضوع حجاب,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 12 مهر 1392


دخترى 19 ساله‏ام و دانشجوى ترم

دخترى 19 ساله‏ام و دانشجوى ترم اولكامپيوتر. مى‏خواهم كمى صادقانه با شماحرف بزنم. دلم نمى‏خواهد فكر كنيد دارماز خودم تعريف مى‏كنم.من تا قبل از ورودبه دانشگاه با هيچ پسرى ارتباطنداشته‏ام. اوايل كه مى‏خواستم بهدانشگاه بروم، از محيط آن كمىمى‏ترسيدم و بعد كم كم عادت كردم. دركلاس ما بچه‏هاى مختلفى هستند...؛ اوايلخيلى خوب مى‏گذشت و بنده هم هيچ قصدى درهيچ كدام از بچه‏ها نمى‏ ديدم؛ چونخودم در اقوام و فاميل از ماجراهاىدوست‏هاى خيابانى كاملاً خبر داشتم وهميشه مواظب بودم مبادا كارى كنم كهآبروى خودم و خانواده‏ام برود.... يك ماهكه از شروع كلاس‏هايمان گذشت، كم كم بابچه‏ها خو گرفتم و سلام و احوال پرسى باآن‏ها برايم عادى شد. در اين بين بادخترى دوست شدم كه او به راحتى با پسرهاسلام و عليك داشت.... مدتى بعد سلام كردنبه پسرها هم شروع شد. آن‏ها هم به ماسلام مى‏كردند. يك روز كه با دوستم ازدانشگاه بيرون مى‏رفتيم، صدايى از پشتسر، مرا جلب كرد. كسى من و دوستم را صدامى‏كرد. ايستاديم؛ نزديك آمد و گفت:خانم مى‏خواهم با شما حرفى بزنم. اولكمى عقب نشينى كردم؛ ولى بعد گفتم:بفرماييد. گفت: نمى‏ شود؛ بايد تنها باشما حرف بزنم. كمى از دوستم فاصله گرفتمو گفتم بفرماييد. گفت: ببخشيد؛ مدتى استشما را زير نظر دارم و از اخلاق شما خيلىخوشم آمده است. درباره شما كمى هم تحقيقكرده‏ام. اگر لطف كنيد، مدتى با هم دوستباشيم! حالم خيلى خراب شد. خيلى سريع بااو تندى كردم و بعد از آن حدود 3 ساعت فقطگريه مى‏كردم و افسوس مى‏خوردم كه اوچرا بايد اين حرف را به من بزند؛ مگر منچه كار كرده بودم. دوستم در راهدلدارى‏ام مى‏ داد و سعى مى‏ كرد آراممكند. من به دوستم گفتم: برو به او بگو؛خيلى احمقى كه از اين حرف‏ها مى‏زنى وپس از آن تصميم گرفتم با او حرف نزنم وقهر كنم...! هفته‏ها و ماه‏ها گذشت و منهنوز با او قهر بودم. ولى در تمام مدت بهفكر او و آن جمله‏اى بودم كه خيلى ازپسرها با آن دخترها را فريب مى‏دهند...دوستم چندين بار دفتر و جزوه‏هايش را بهاو داده بود و پيش من خيلى از او تعريفمى‏كرد. كم كم حس حسادت در من به وجودآمد و حسودى مى‏كردم كه دوستم با او حرفمى‏زند، ولى من نه! روزها بود كه دوستممى‏گفت: «فلانى آن جا است؛ برويم به اوسلام كنيم و...» من مى‏گفتم: نه خودت برو،من نمى‏آيم؛ و او مى‏رفت و.... امتحاناتپايان ترم تمام شد و من و او مجبوربوديم، جز وقت امتحان همديگر رانبينيم... نمى‏دانم چگونه شد كه با اوسخن گفتم. اين كار بغض سكوت ميان ما راشكست و او شروع به حرف زدن كرد. خيلىخوشحال بودم كه با او حرف زدم. چون دلم بهحالش مى‏سوخت و از يك نظر ناراحت بودم؛چون ممكن بود دوباره رويش باز شود و حرفهايى كه نبايد بگويد، بر زبان براند....از شما مشاور محترم سؤالاتى دارم.اميدوارم هر چه سريع‏تر جواب دهيد و مرااز اين بلا تكليفى در آوريد. 1. اصلاً كاراشتباهى كردم كه با بچه‏هاى كلاسمانارتباط بر قرار كردم؟ 2. در مسأله‏اى كهپيش آمد، اشتباهم كجا بود؟ 3. به نظر شما،خانم... مى‏تواند دوست خوبى برايم باشد؟4. به نظر شما، بايد هنوز با او قهر كنم و 4ماه قهر كم بود؟ 5. در چنين مواقعى، چگونه بايد بر خوردكنم؟6. آيا با او كلاً حرف نزنم؟ 7. آيا اورا چون برادر دوست داشتن گناه است؟ 8. كمىمرا نصيحت و راهنمايى كنيد؟ خيلى ممنونمكه به درد دلم گوش داديد. خواهشمندم دريكى از شماره‏هاى مجله تان جواب مرابدهيد. از شما خيلى متشكرم. » خواهر محترم، قبل از پرداختن به پاسخ، از حسن اعتمادتان به پرسمان تشكر مى‏ كنيم. اميدواريم پاسخ ارائه شده راهگشاى مشكلاتتان باشد. مشكلات و پرسش‏هاى شما را مى‏توان در چهار محور زير خلاصه كرد: 1. ارتباط با دوستان و همكلاسى‏ها، از جمله ارتباط با جنس مخالف، چگونه است؟ 2. مشكل اصلى جريان ذكر شده در كجا ريشه دارد؟ 3. راه حل درست اين مشكل و جلوگيرى از عوارض بعدى آن چيست؟ 4. براى رهايى از چنين دام‏هاى شيطانى و گرفتار نشدن مجدد در آن چه بايد كرد؟ ارتباط با دوستان و جنس مخالف‏ درباره محور اول بايد يادآور شد: الف) انسان، به ويژه جوان، به ارتباط اجتماعى نيازمند است؛ زيرا آدمى موجود اجتماعى است و ارتباط با ديگران پاسخ آن نياز درونى به شمار مى‏آيد. انتخاب همسالان و همكلاسى‏ها، مى‏تواند نشان دهنده درايت و تعقل فرد باشد و زمينه رشد فكرى و اجتماعى و علمى‏اش را فراهم آورد؛ به عبارت ديگر، ما از طريق ارتباط با ديگران و انتخاب دوست كه به شكل‏گيرى شخصيت انسان مى‏انجامد، يكى از نيازهاى مهم زندگى خودرا برآورده مى‏سازيم. البته آنچه بايد بيش از لزوم داشتن ارتباط با ديگران مورد توجه و حساسيت معقول قرار گيرد، ميزان و چگونگى ارتباط با همسالان و همكلاسى‏ها و در نهايت انتخاب دوست است. داشتن روابط ضرورت دارد؛ ولى چگونگى آن از اهميت بيش‏ترى برخوردار است به گونه‏اى كه وقتى نحوه ارتباط به اصل مسأله آسيب رساند، براى حفظ امور مهم‏تر و حياتى‏تر، بايد از ارتباط چشم پوشيد. خردمند كسى نيست كه بتواند بين خير و شرّ، خير را تشخيص دهد و انتخاب كند بلكه خردمند كسى است كه بين دو شرّ، آنچه شرش كم‏تر است برگزيند. پس بايد در ارتباط با همكلاسى‏ها، به ويژه انتخاب دوست واستحكام بخشيدن به روابط دوستانه، دقت واهتمام جدى داشت. از فرد تحصيل كرده‏اى چون شما انتظار مى‏رود با انديشه صحيح خود، ديگران رابه هدايت و پاكى دعوت كنيد و از كانال دوستى برديگران تأثير گذار باشيد نه آن كه از ديگران تأثير پذيريد. ب) ارتباط با جنس مخالف موضوعى مهم و حساس است. چنان كه گذشت، اگر خطرها و زيان‏هاى ارتباط، اصل مسأله رابطه با ديگران را مخدوش سازد - از محدوده مجاز و صحيح ارتباط خارج شود و ارزش‏هاى اخلاقى را زير پا گذارد - بايد جداً از آن پرهيز كرد؛ زيرا شرايط و فضا و نيز محتواى اين رابطه‏ها با موازين و آداب اخلاقى و مذهبى سازگار نيست و در اكثر قريب به اتفاق موارد به انتقال پيام‏هاى احساسى، عاطفى، جنسى و... كه ريشه شيطانى دارد، مى‏انجامد. بنابراين، معيار داورى درباره روابط افراد، به ويژه جنس مخالف، توجه به مقررات وموازين عقلى و شرعى ارتباط است. بايد در ارتباط با جنس مخالف دست كم به دو نكته اساسى توجه كافى شود: 1. رعايت حياو عفاف كه فراتر از پوشش و حجاب است. 2. تكبر ورزى دخترانه. اگر صميميت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنياد ارتباط با جنس مخالف باشد، اين رابطه آسيب‏پذير و چراگاه شيطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف بايد متكبرانه برخورد كند تا از آفت‏هاى ارتباط كه هر لحظه ممكن است خرمن عفت و پاكى‏اش را به خطر اندازد، مصون ماند. هر چند اصل بر عدم ارتباط با جنس مخالف است زيرا خداوند متعال، در سوره‏هاى مائده و نساء، مردان و زنان را از ارتباط پنهانى بايكديگر باز داشته است. امير مؤمنان على (ع) نيز به خاطر شدت پرهيزگارى از سلام كردن به زنان اجتناب مى‏ورزيد. بى ترديد ما از على(ع) زاهدتر و با معنويت‏تر و مطمئن‏تر نيستيم. وقتى آن حضرت چنين احتياط مى‏ كند، وظيفه ما روشن و بى‏نياز از توضيح است. پس، ضمن تأكيد مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما را به رعايت مقررات دينى و اخلاقى در ارتباطها، به ويژه رابطه با جنس مخالف، توصيه مى‏ كنيم. مبادا با نگاهى آلوده و كلامى خلاف موازين شرعى، سرمايه انسانى و عفاف و حيا و كرامت انسانى خود را به خطر اندازيد. اشتباه اصلى شما ريشه مشكل واشتباه اصلى شما آن است كه به رغم آگاهى از فضاى ناسالم محيطهاى اجتماعى و... در انتخاب دوست مناسب دقت كافى مبذول نداشته‏ايد. شما حتى در برابر خروج دوست همكلاسى‏تان از حدود اخلاق و شرع وارتباط آسانش با جنس مخالف حساسيت نشان نداديد و او را از اين عمل نهى نكرديد. ممكن است بگوييد به سخن شما توجه نمى‏كرد، دراين صورت بايد از رابطه خويش با وى چشم مى‏پوشيديد. شما كه از مشكلات فرهنگى و جريان‏هاى اخلاقى جامعه آگاه بوديد و قبل از ورود به دانشگاه فطرت پاكتان شما را از ايجاد ارتباط با دوستان ناباب و جنس مخالف باز مى‏داشت، چگونه يك ماه پس از ورود به دانشگاه اين مسأله را عادى پنداشتيد و به تدريج در دامى كه از آن مى‏گريختيد، گرفتار آمديد؟ بى ترديد اين پديده تأثير تدريجى و ناخودآگاه دوستى را مى‏نماياند. در مدتى كوتاه، آنچه فطرت پاكتان زشت مى‏شمرد، از ياد برديد و ديدگاهتان دگرگون شد. پس بى توجهى كوچك در انتخاب دوست و ارزشمند تلقى كردن برخى از ويژگى‏هاى رفتارى (داشتن دوست پسر) سبب شد در پى توجيه روابط با پسران برآييد؛ هر چند در نخستين ارتباط كلامى با آن پسر، دچار شوك شديد و گمان نمى‏كرديد شما نيز مورد تهديد و خطر قرار گيريد. بى ترديد وقتى آن پسر دانشجو ارتباط نزديك و صميمانه شما و دوستتان را مشاهده كرد، شما را همفكر او پنداشت و به خود جرأت داد كه از دوستى و ارتباط عاطفى با شما سخن گويد. بنابراين، اشتباه اساسى شما - افزون بر انتخاب دوستى كه هنوز از انديشه و رفتارها و شخصيت اجتماعى و خانوادگى او آگاهى كامل نداشتيد - ايجاد ارتباط با جنس مخالف و ادامه ارتباط با وى به عنوان يك ارزش اجتماعى و احساس حقارت از نداشتن اين گونه روابط بود. بااين مقدمه روشن مى‏ شود: آن دختر همكلاسى‏تان براى شما(كه به ارزش‏هاى اخلاقى - دينى پايبند و از سابقه‏اى روشن و ارزشمند برخوردار بوديد،) دوست خوبى نيست. در ترك ارتباط با دوست پسر، هرگز ترديد نداشته باشيد؛ زيرا چنين ارتباط هايى هم مورد نهى عقل و شرع است و هم مخالف عرفِ جامعه سالم. مطمئناً بايد او و هر فرد ديگرى را از ذهن خود بيرون كنيد. حتى انديشيدن در اين باره، مزاحم كار اصلى شما (تحصيل علم) است. مانند سال‏هاى پيش از ورود به دانشگاه، ذهن و رفتارتان را از اين گونه مسائل خالى كنيد كه ارزش در حفظ عفاف و پاكى است. راه حل صحيح مشكل شما در پاسخ به اين مسأله توجه به امور زير ضرورت دارد: 1. محورهاى اول و دوم، به ويژه ريشه اشتباه خود را به دقت بررسى كنيد. 2. شما كه در ابتداى زندگى علمى و دانشگاهى به سر مى‏بريد، از توانايى و استعداد كافى جهت پيشرفت تحصيلى برخورداريد و خداوند توفيق قبولى در يك رشته خوب و كارآمد و احتمالاً مورد علاقه‏تان را به شما عطا كرده است، اين فرصت طلايى را قدر بدانيد و به ارزش آن توجه كنيد. بنابراين، در دوره كوتاه و حساس دانشجويى كه مى‏تواند زمينه خوشبختى و سعادت آينده‏تان را فراهم آورد، تمام همت و تلاشتان را در تحصيل دانش قرار دهيد. تنها مسؤوليت دانشجو، دانش اندوزى است. شما نيز جز درس و مطالعه و تحقيق به چيزى نينديشيد. اين كه با فلانى چه كنم، با زندگى تحصيلى شما و دانشجويى شما سازگار نيست. هرگز اجازه ندهيد شخصى نا آشنا كه تنها چند بار او را در كلاس ديده‏ايد، مسير زندگى تان را تغيير دهد. پس: الف) ذهن خود را به اين اوهام و افكار بى ثمر آلوده نسازيد. ب) از موقعيت‏ها و مكان هايى كه آن‏ها حضور دارند يا به گونه‏اى موجب ورود انديشه‏ هاى زيانبار به ذهنتان مى‏ شود، اجتناب كنيد و بكوشيد زندگى روزانه‏تان بر اساس يك برنامه ريزى درست و حساب شده پيش رود. ج) در رفتار با جنس مخالف حيا و عفاف و تكبرورزى را اساس كار قرار دهيد. د) در زندگى و به خصوص روابط اجتماعى، جز به رضايت خداوند نينديشيد و در انتخاب دوست دقت كافى داشته باشيد. ه') تا وقتى تصميم به ازدواج نگرفته‏ايد، انديشه ارتباط با جنس مخالف را از ذهن بيرون سازيد. البته در آن زمان نيز به شكل مناسب و به طور رسمى و تحت نظر خانواده محترمتان، عمل كنيد. و از هر گونه ارتباط مستقيم، حتى براى آشنايى پيدا كردن از اوضاع و احوال فردى و خانوادگى وى جهت ازدواج، بپرهيزيد. چند نكته‏ هر چند درخواست نصيحت و شنيدن پند و اندرز و گرفتن راهنمايى از افراد با تجربه و كارشناس، از انديشه بسيارى از مردم به خصوص جوانان، رخت بربسته؛ ولى تقاضاى شما را كه نشان دهنده بيدارى وجدان و سلامت فطرت است، ارج مى‏نهم و شما را تحسين مى‏كنم. اميدوارم اين نداى حق طلب و كمال جوى شما خواهر عزيز و جوياى رشد و كمال، هميشه زنده و پايدار باشد. 1. در روايت آمده است: نگاه حرام، تيرى زهر آلود از تيرهاى شيطان است و چشم‏ها دام شيطانند. معمولاً انديشه در پى چيزى مى‏رود كه چشم ديده است. پس بهتر است انسان به كنترل نگاهش پردازد تا دچار انحراف فكر و انديشه نشود. بنابراين، نگاه خود را كنترل كنيد و بدانيد شيطان در ارتباط دو نامحرم شركت فعال دارد. او در پيشگاه خداوند سبحان سوگند ياد كرده است كه جز به گمراهى انسان‏ها نينديشد و هر گاه دو نامحرم خلوت كردند، در جمع آن‏ها شركت جويد. پس، از خلوت كردن با جنس مخالف، هر چند به بهانه گفت و گوى دوستانه يا علمى سخت بپرهيزيد. شيطان هيچ‏گاه به طور مستقيم آدمى را به خيانت و خلاف دعوت نمى‏ كند. انسان نيز از آغاز در پى انحراف فكرى و عملى نيست. شيطان او را در موقعيتى قرار مى‏دهد كه فرد به صورت ناخودآگاه به سوى زشتى گام بر دارد. 2. در تقويت حيا و عفاف خود بيش‏تر بكوشيد؛ زيرا رسول گرامى اسلام مى‏ فرمايد: اگر كسى حيا نداشته باشد، به هر كارى دست مى‏زند. حفظ پاكى و داشتن عفاف مايه زينت انسان است. 3. در انتخاب دوست دقت كنيد. دوست خوب كسى است كه افزون بر وفادارى و تعهد و آگاهى و بينش و دور انديشى، به مقررات اخلاقى و آداب اجتماعى و خانوادگى و از همه مهم‏تر قوانين و دستورات شرعى پابند باشد. بى ترديد، كسى كه به مفاسد اخلاقى، آلوده و با دستورهاى دينى و اخلاقى بيگانه است، شايسته دوستى نيست. كسى كه از ارتباط با نامحرم و جنس مخالف نمى‏پرهيزد، معيار حيا و عفاف را زير پا نهاده و به جاى دعوت به خوبى‏ها و پيشرفت و تعالى، انسان را به ضد ارزش‏ها دعوت مى‏ كند، شايسته رفاقت و مهرورزى نيست. با كسى دوست شويد كه نگاه به او شما را به ياد خدا اندازد و گفت و گو با وى سبب پيشرفت علمى و رشد معنوى شما شود. منبع : http://www.porseman.org/q/showq.aspx?id=1274



:: موضوعات مرتبط: جنس مخالف، کشکول، ،
:: برچسب‌ها: مواظب باش:جنس مخالف:خطر,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در پنج شنبه 4 مهر 1392


اين زنان چه كرده بودند؟

اين زنان چه كرده بودند؟

اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:
روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مى كند.
گفتم:
پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله! چرا گريه مى كنى؟
فرمود:
يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريه ام براى ايشان است).
زنى را ديدم كه از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد.
زنى را ديدم كه از زبانش آويزان كرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند.
زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.
و زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است.
زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است.
زنى را ديدم، از سر خوك و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است.
و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى كوبند.
حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض كرد:
پدر جان! اين زنان در دنيا چه كرده بودند كه خداوند آنان را چنين عذاب مى كند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
دخترم! زنى كه از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند.
و زنى كه از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت.
و زنى كه گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى كرد و از نامحرمان پرهيز نداشت.
و زنى كه دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبك مى شمرد...
و زنى كه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود.
و اما زنى كه در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود.
سپس فرمود:
واى بر آن زنى كه همسرش از او راضى نباشد و خوشابحال آن زن كه همسرش از او راضى باشد. (1)

------------------
پاورقی:
1-  ج 8، ص 309 و ج 18، ص 351 و ج 103، ص 245 با اندكى تفاوت .

منابع:
1. داستانهاى بحارالانوار جلد 5 - محمود ناصرى

برگرفته شده از نرم افزار قصه های ماندگار - موسسه رایافرهنگ قرن



:: موضوعات مرتبط: جنس مخالف، مذهبی، داستان، ،

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 23 فروردين 1392


خرگوشی همیشه به فکرپرواز بوددررویاهای خودپروازبرفرازاسمانهاراارزومی کرد

برای همین یک روز به این فکر افتاد تاباعقابی رفیق بشه وبه همراه اون به اسموناسفرکنه وبه ارزوش برسه خلاصه به سراغ عقاب رفت وبعد ازدوستی همراه بااون به اسمونه رفت بعداز گشت وگذرعقاب فرودامد وخرگوش هم که مزه اولین  پروازش روچشیده توپوست خود نمی گنجید.

مدتی گذشت وخرگوش دوباره شوق پروازپیدا کردواین باربم بادوستش به اسمانها سفرکرد وبه سلامت به خونه اش برگشت ولی برای با سوم که پیش رفیقش به ظاهرمهربونش رفت یایه باردیگه ارزویش رابراورده کند طعمه عقاب گرسنه شد ونه تنهابه ارزویش نرسید بلکه اصل زندگیشو هم ازدست داد

داستان رابطه پسرودخترای امروزهم همین طورشده خیلی ازدخترابااحساساتی پاک وارزوهای فراوان تن به دوستی  باپسرا می دن ولی غافل ازاینکه خطرهر لحظه درگمین اونهاست پسرا برای جلب نظر دختراروزای اول خیلی محبت میکنن وسعی می کننخودشون روشاهزاده ای که بااسب سفیدخوشبختی اومده تا دخترروبه ارزوهایش برسونه  ولی متاسفانه بعدازگذشت یه مدت که دختررومجذوبووابسته خودشون کردن مثل اون عقاب قصه ما دخترک بیچاره روطعمه هدف شیطانی خودمی کنند واین وسط دخترک بیچاره قربانی بلند پروازی هایش میشه



:: موضوعات مرتبط: جنس مخالف، ،

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 15 دی 1391


:: الیس الله
:: کانال تلگرام صراط
:: بیانات رهبری درمورد ا ربعین
:: اندک اندک
:: گل ارض کربلا
:: یاحسین
:: حدیث بسیارجالب
:: یاحسین
:: یامهدی
:: دعایی که آیت الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند
:: وصیّت اخلاقی امام جواد علیه السلام به یکی از یارانش
:: مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اكثم
:: عبرت
:: اعتکاف رجبیه
:: عکس
:: ویژگی‌های ماه رجب از منظر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
:: بررسی روایت بلاذری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه سلام الله علیها
:: احتراق بیت فاطمه سلام الله علیها حقیقت یا افسانه
:: ايه ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - آیت الله علی احمدی میانجی
:: زندگی امام حسن علیه السلام
:: یاحسین
:: السلام علیک یارقیه
:: یاامام رضا
:: یاعلی
:: غدیر
:: یاعلی
:: خدا رحم کند
:: یا صاحب الزمان
:: شهدا

صفحه قبل 1 صفحه بعد





به وبلاگ من خوش آمدید ازاین که نگاهتون به ماسپردی ممنون نظر یادتون نره




:: آبان 1395;
:: دی 1394;
:: مرداد 1394;
:: ارديبهشت 1394;
:: فروردين 1394;
:: بهمن 1393;
:: آذر 1393;
:: مهر 1393;
:: شهريور 1393;
:: مرداد 1393;
:: خرداد 1393;
:: ارديبهشت 1393;
:: فروردين 1393;
:: اسفند 1392;
:: بهمن 1392;
:: دی 1392;
:: آذر 1392;
:: آبان 1392;
:: مهر 1392;
:: شهريور 1392;
:: تير 1392;
:: خرداد 1392;
:: ارديبهشت 1392;
:: فروردين 1392;
:: اسفند 1391;
:: بهمن 1391;
:: دی 1391;
:: آذر 1391;

آبر برچسب ها

حجاب , یاعلی , تکثیر محبت , تمرکز بر هدف , امامت نیاز همیشه انسان:یااباصااح , پول :دام , یا صاحب الزمان , برترین اعمال در ماه رمضان چیست؟ , همسرداری را از علی و فاطمه علیهماالسلام بیاموزیم , نظام خانواده در اسلام , دختر:ارتباط , گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (ع ) , رمضان , قرایتی , مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اكثم ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by esmailbameri